سردمدارن كنوني آمريكا اين روزها بادي به غبغب انداخته و مدام با تئاترهاي تبليغاتي متعدد موضوعي مرگ يا كشته شدن بن لادن را وسيلهاي براي تفاخر خود قرار دادهاند. در خصوص مسئله طالبان، القاعده، ملاعمر و بن لادن نظرات متعددي در محافل سياسي جهان ديده و شنيده ميشود تا آنجا كه اين نظرات از انكار وجود موجوداتي به نام بن لادن و ملاعمر تا اسطوره سازي مقاومت از آنها متفاوت است. هر چه هست از چند روز قبل ديگر كسي به نام بن لادن در دنياي واقعي يا مجازي وجود ندارد.آنچه مهم است اتفاقات و برنامهريزيهاي احتمالي سردمداران كفر بعد از ماجراي بنلادن است. چند نكته مهم را ميتوان در خصوص القاعده و بن لادن مطرح نمود كه بطور خلاصه به آنها اشاره خواهد شد.
1- همزماني مرگ بن لادن با سالروز مرگ هيتلر(اول مي 1945) نشان از تلاش عناصر پشت پرده صهيونيست براي نمادسازي از مرگ ظاهري بن لادن دارد. ميدانيم كه صهيونيستها تعصب فوقالعادهاي براي نمادتراشي داشته و تلاش ميكنند اعتقادات خود را در قالب اعداد ، رموز و اتفاقات تاريخي براي ديگران نهادينه نموده و آرماگدون خياليشان را نزديك و واقعيت جلوه دهند.
2- نمايش خندهدار تصاوير و فيلمهاي اوباما و همكارانش در آمريكا و مشاهده آنلاين عمليات انهدام محل سكونت بن لادن بيشتر يه يك رپرتاژ انتخاباتي شباهت داشت، تا اثبات واقعيت نابودي بن لادن؛ فيگورهاي شبه انتخاباتي و فاتحانه رئيس جمهور آمريكا از فرداي اعلام خبر مرگ بن لادن! ميتواند دليل خوبي براي اين مدعا باشد.
3- اسماعيل هنيه ( رهبر مبارزان فلسطيني و مخالف صهيونيستها) پس از افشاي خبر مرگ بن لادن! با اظهار نظري ناشيانه از كشته شدن اسامه بن لادن اظهار ناراحتی کرده و وی را "جهادگری بزرگ نامید" . اين موضع گيري باعث شد تا به سرعت نام هنيه در صدر اخبار رسانههاي جهاني و بخصوص غربي قرار گرفته و شبكههاي وابسته به صهيونيستها تلاش نمودند اسماعيل را جانشين اسامه معرفي كنند. بعبارت بهتر اگر حدود ده سال زمان براي كشتن اسامه دليل خوبي براي حضور نظامي و تهديد آميز آمريكا در اطراف مرزهاي ايران محسوب ميشد، اكنون سوژه جديد ميتواند دليل خوبي براي حضور نظامي آمريكا در اطراف مرزهاي رژيم صهيونيستي بمنظور تأمين امنيت آن محسوب شود.
4- فشار گسترده رسانهاي غرب در خصوص اتفاقات سوريه با حذف همزمان خبر رساني از وضعيت مردم ساير كشورها از جمله در بحرين ميتواند محرك و دستاويزي براي حضور نظامي آمريكا در سوريه( بخوانيد يكي از مراكز مقاومت) شده و با الگو گيري از اقدامات اجرائي در ليبي(منطقه پرواز ممنوع و ...) بقاي رژيم غاصب صهيونيستي از زمين، دريا و آسمان توسط ناتو و غرب تضمين شود.
5- به دلايل متعدد (از جمله تلاش علماي مذهبي پاكستان)، آمريكا نتوانست حضور بن لادن در پاكستان را تبديل به بهانهاي براي تحكيم جاپاي خود در اين كشور كند. اينك سردمداران كاخ سفيد با كشته سازي از بن لادن! دليل خوبي براي خروج از اين كشور داشته و توانستهاند «ناتواني ادامه حضور را به عدم نياز به ادامه حضور» تبديل نمايند. ضمن آنكه در صورت نياز، آمريكائيها ميتوانند نيروهاي خود را از پاكستان فراخوان نموده و در ساير جبهههايي كه در آن درگير ميباشند استفاده كنند.
عباس تقدسي نژاد
14/9/90